سنایی

سنایی

شمارهٔ ۳۲۶

۱

غریب و عاشقم بر من نظر کن

به نزد عاشقان یک شب گذر کن

۲

ببین آن روی زرد و چشم گریان

ز بد عهدی دل خود را خبر کن

۳

ترا رخصت که داد ای مهر پرور

که جان عاشقان زیر و زبر کن

۴

نه بس کاریست کشتن عاشقان را

برو فرمان بر و کار دگر کن

۵

سنایی رفت و با خود برد هجران

تو نامش عاشق خسته جگر کن

۶

ولیکن چون سحرگاهان بنالد

ز آه او سحرگاهان حذر کن

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۷۶

نظرات