
سنایی
شمارهٔ ۳۵۷
۱
عاشقم بر لعل شکرخای تو
فتنهام بر قامت رعنای تو
۲
ماه بر راه اوفتاد از روی تو
سرو شرمنده شد از بالای تو
۳
پوست در تن خشک دارم همچو چنگ
از هوای چنگ روحافزای تو
۴
جان من شد مسکن رنج و بلا
تا دل مسکین من شد جای تو
۵
مرده را زنده کنی ز آوای خویش
پس دم عیسی شدهست آوای تو
۶
باز بنما روی خود ای ماهروی
گر پی وصلت بود سودای تو
۷
تو دهی بوسه همی بر چنگ خویش
من دهم بوسه همی بر پای تو
۸
گر سنایی گهگهی توبه کند
توبهٔ او بشکند لبهای تو
تصاویر و صوت

نظرات