
سنایی
شمارهٔ ۴۰۴
۱
یار اگر در کار من بیمار ازین به داشتی
کار این دلخسته را بسیار ازین به داشتی
۲
ور دل دیوانه رنگ من نبودی تند و تیز
یا بهش تر زین بدی یا یار ازین به داشتی
۳
عاشق بیچارهای بیپرسشست آخر تنم
در حق بیمار خود تیمار ازین به داشتی
۴
کار من مشکل شد ارنی دوست در دل بردنم
نرگس بیکار را بر کار ازین به داشتی
۵
شد دلم مغرور آن گفتار جان افزای تو
آه اگر در عشق من گفتار ازین به داشتی
۶
با سنایی عهد و پیمان داشتی در دل مقیم
گر سنایی مرد بودی کار ازین به داشتی
تصاویر و صوت

نظرات