
سنایی
شمارهٔ ۴۴
۱
دوست چنان باید کان منست
عشق نهانی چه نهان منست
۲
عاشق و معشوق چو ما در جهان
نیست دگر آنچه گمان منست
۳
جان جهان خواند مرا آن صنم
تا بزیم جان جهان منست
۴
کیست درین عالم کو را دگر
یار وفادار چنان منست
۵
حال ببین پیش بپرس از همه
تا تو نگویی به زبان منست
۶
دوش مرا گفت که آن توام
آن منست ار چه نه آن منست
تصاویر و صوت

نظرات