
سنایی
شمارهٔ ۸۱
۱
ای سنایی خواجگی در عشق جانان شرط نیست
جان اسیر عشق گشته دل به کیوان شرط نیست
۲
«رب ارنی» بر زبان راندن چو موسی روز شوق
پس به دل گفتن «انا الاَعلیٰ» چو هامان شرط نیست
۳
از پی عشق بتان مردانگی باید نمود
گر چو زن بیهمتی پس لاف مردان شرط نیست
۴
چون اناالله در بیابان هدی بشنیدهای
پس هراسیدن ز چوبی همچو ثعبان شرط نیست
۵
از پی مردان اگر خواهی که در میدان شوی
صف کشیدن گِرد او بی گوی و چوگان شرط نیست
۶
ور همی دعوی کنی گویی که «لی صبر جمیل»
پس فغان و زاری اندر بیت احزان شرط نیست
۷
چون جمال یوسفی غایب شدست از پیش تو
پس نشستن ایمن اندر شهر کنعان شرط نیست
۸
ور همی دانی که منزلگاه حق جز عرش نیست
پس مهار اشتر کشیدن در بیابان شرط نیست
تصاویر و صوت

نظرات