سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۰۹

۱

ای خداوند قایم قدوس

ملک تو ناقیاس و نامحسوس

۲

قایمی خود به خود قیام تو نیست

به قیامی که هست ضد جلوس

۳

ساحت سینه‌های مشتاقان

ز آرزوی تو شد به دور و شموس

۴

در دل عارفان حضرت تو

صد نهال از محبتت مغروس

۵

نور افلاک در نهاد قدم

کنی از راه عاشقان مطموس

۶

هشت باغ و چهار رکن سرور

جنت عدن با همه ناموس

۷

پیش آن دل بدانکه کس نخرد

به یکی مشت ارزن و سه فلوس

۸

خاکپای بلال حضرت تو

گشته از راه دین تاج رئوس

۹

خاک بر سر دبیر حضرت را

چون نداند همی یمین غموس

۱۰

کردم آواره از مساکن عز

حل منجوس و طالع منحوس

۱۱

گرچه زاغ سیاه گشتستم

نگزینم مقام جز ناقوس

۱۲

زاغ گر بشنود کند در حال

زین سخنها کرشمه چو طاووس

۱۳

شد مقیم سرخس و اندر وی

همچو دزدی به قلعه‌ای محبوس

۱۴

ای سنایی بود که در غزنین

می‌ندانند شاه را ز عروس

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۶۳۲

نظرات