سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۴۴

۱

پای بلقاسم ز پای بلحکم بشناس نیک

نیستی ایوب فرمان از دم کرمان مکن

۲

تیغ شرع از تارک بدخواه دین داری دریغ

شرط مردان این نباشد ای برادر آن مکن

۳

عزم داری تا که خود بزغاله را بریان کنی

پس چو ابراهیم رو فرزند را قربان مکن

۴

این ترا معلوم گردد لیکن اکنون وقت نیست

کیست هر کو گر تواند گفت این کن آن مکن

۵

هر کجا مردی بد اکنون همچو تو تردامنند

چند گویی مرد هستم یاد نامردان مکن

۶

اهل را در کوی معنی همچو مردان دستگیر

یار نااهلان مباش و یاد نا اهلان مکن

۷

ناقد نقدی ولیکن نقد را آماده کن

کم بضاعت تاجری تو قصد در عمان مکن

۸

خواجه را این آیت اندر سمع کمتر می‌شود

بشنو این آیت که کل من علیها فان مکن

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۶۴۳

نظرات