
سنایی
شمارهٔ ۱۴۹
۱
روزگاریست که کان گهرند
اندرین وقت همه بیسنگان
۲
بیبنان گشته همه بیداران
بیسران مانده همه سرهنگان
۳
همه خردان بزرگاندیشان
همه پستان دراز آهنگان
۴
همه بیدستان در وقت دهش
باز گاه ستدن با چنگان
۵
از چنین مردم نیکو سیرت
گوی بردند همه با رنگان
۶
آنکه یک ماجره دارد در شیر
بیم از آن نیست به خانه لنگان
۷
کودکان با خر و با اسب شدند
ما پیاده همه لنگان لنگان
۸
فاخره دارد شیرینی و بس
تیز بر سبلت سبز آرنگان
۹
هر کرا نیست سر موزه فراخ
چون من و تو بود از دلتنگان
۱۰
هر که با شرم و حفاظست کنون
هست در خدمتشان چون گنگان
۱۱
از سر همت و پاک اصلی خویش
ننگ میدارم از این بیننگان
۱۲
در خشو گادن اگر اقبالست
در ره و مذهب با فرهنگان
۱۳
کار بس یوسف در گر دارد
تیز در ریش سحاق سنگان
تصاویر و صوت

نظرات