سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۵۶ - در مدح بهرامشاه

۱

خواجه غلط کرده است در چه؟ در ابروی او

زان که نسازد همی قبلهٔ دل سوی او

۲

قبلهٔ عقلست و نقل پیچ و خم زلف او

دایهٔ حورست و روح بوی خوش و خوی او

۳

شیر فلک را شدست از پی کسب شرف

مسجد حاجت روا خاک سر کوی او

۴

تاز دو عید و یکی قدر چه خیزد ترا

عید همی بین و قدر در شکن موی او

۵

بر سر کوی دل آی تا یابد یک دمی

رحمت درمان این زحمت داروی او

۶

جادو اگر در بهشت نبود پس در رخش

از چه بهشتی شدست نرگس جادوی او

۷

سایهٔ گیسوش را دار غنیمت که دل

کیسه بسی دوختست در خم گیسوی او

۸

شیر فلک شد به شرط روبه بازی از آنک

تا به کف آرد مگر چشم چو آهوی او

۹

قبله اگر چه بسی‌ست از پی احرام دل

چشم سنایی نساخت قبله جز ابروی او

۱۰

شد ز پی دین و جاه چون سم شبدیز شاه

سجده‌گه و قبله‌گاه دایرهٔ روی او

۱۱

سلطان بهرامشاه آنکه گه زور هست

گردن گردان زدن بازی بازوی او

۱۲

از پی تشریف خویش در همه چین و ختا

بچهٔ یک ترک نیست ناشده هندوی او

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۶۴۷

نظرات

user_image
مهدی طهوری
۱۳۸۷/۰۱/۲۵ - ۰۶:۲۳:۴۴
بهرامشاه سلطان غزنه بوده و سنایی در اوائل دوره او به دربار او ستگی داشته است و کتاب حدیقه را به بهرامشاه تقدیم کرده است و در آن بهرامشاه را نقد کرده اشت. جالب است که یکی از سلاطین هم دوره با نظامی نیز بهرامشاه نام داشته و نظامی در مخزن الاسرار او را مدح کرده است. نظامی مخزن الاسرارش را با حدیقه الحقیقه سنایی مقایسه می‌کند و می گوید: نامه دو آمد ز دو ناموسگاه هر دو مسجل به دو بهرامشاه