سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۷۳

۱

پسری دیدم پوشیده قبای

گفتم او را که به نزدیک من آی

۲

گفت من دیر بمانم نایم

گفتم او را که بیا ژاژ مخای

۳

دیر کی مانی جایی که بود

سیم در دست و گروگان در پای

۴

من اگر ایستاده‌ام مسته

خویشتن گر نشسته‌ای مستای

۵

زان که تو فتنه‌ای و من علمم

تو نشسته بهی و من بر پای

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۶۵۲

نظرات