
سنایی
شمارهٔ ۵۶
۱
به گرمای تموز از سرد سوزش
صد و پنجه مسافر خشک بفشرد
۲
رهی رفت و غلام برده برده
زهی قسمت رهی و ژاله شاکرد
۳
زه ای پستت بمانده ماه بهمن
زهی زنگی زن کیسه کج افسرد
۴
ای شده خاک در تواضع و حلم
زیر پای که و مه و زن و مرد
۵
آز ما گرسنهست سیرش کن
کار را خاک سیر داند کرد
تصاویر و صوت

نظرات