
سنایی
شمارهٔ ۹۶ - در رثای زکیالدین بلخی
۱
ای برادر زکی بمرد و بشد
تا یکی به ز ما قرین جوید
۲
تا ز آب حیات آن عالم
تن و جان از عدم فرو شوید
۳
من ز غم مردهام که کی بود او
باز از آنجا به سوی من پوید
۴
پس تو گویی که مرثیت گویش
زنده را مرده مرثیت گوید
تصاویر و صوت

نظرات