سنایی

سنایی

رباعی شمارهٔ ۲۶۴

۱

نامت پس ازین یارا به اسم دارم

نوشت پس ازین چو نیش کژدم دارم

۲

چون مار سرم بکوب ارت دم دارم

از سگ بترم اگر به مردم دارم

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۵۵۱

نظرات

user_image
جعفر عسکری
۱۴۰۰/۰۸/۲۳ - ۱۶:۵۳:۵۹
سلام. این متن، از سیّدعلی میرافضلی است: لَهاشُمتصحیح یک رباعی سنایی نامت پس از این یاراباشم دارم (کذا)نوشت پس ازین چو نیش کژدم دارمچون مار سرم بکوب ارت دم دارماز سگ بترم اگر بمردم دارم. دیوان سناییچاپ مدرس رضوی، ص 1153چاپ مظاهر مصفا، ص 599● از اولین چاپ دیوان سنایی تصحیح مرحوم مدرس رضوی حدود 75 سال می گذرد. ویرایش دوم این تصحیح در سال 1341 منتشر شد و از آن پس، بارها و بارها به چاپ رسید و هنوز، اصلی‌ترین مرجع محققان برای مطالعه و بررسی اشعار سنایی به شمار می‌آید. آن مایه رنج و دشواری که آن مرحوم با نسخه‌های خطی و چاپی در اختیار خود در تصحیح اشعار سنایی و حل مشکلات دیوان او بر جان کشیده، بر کسی پوشیده نیست. اما متأسفانه این متن، مشکلات حل نشده زیادی هم دارد که علت اصلی آن، در اختیار نداشتن نسخه‌های قابل اعتماد است. رباعی بالا، از جمله رباعیاتی است که گرهش به دست دانش مرحوم مدرس رضوی گشوده نشده و تا این تاریخ، کسی هم قدمی برای حل آن بر نداشته است. فاضل ارجمند دکتر مظاهر مصفا هم که در سال 1336 دیوان سنایی را تصحیح و چاپ نمود، از عهده گره‌گشایی این رباعی بر نیامده و حدس و گمان‌های ایشان، در نبود نسخه‌ای معتمد، راه به جایی نبُرده است. در دستنویسی از دیوان سنایی که به شماره 4942 در کتابخانه ملک تهران نگهداری می‌شود و احتمالاً در سده یازدهم کتابت شده، ضبط رباعی مذکور چنین است (برگ 423):نامت پس ازین بار لهاشم دارمنوشت پس ازین چو نیش کژدم دارمچون مار سرم بکوب ارت دم دارماز سگ بترم گرت بمردم دارم. این ضبط، یکی از مشکلات اصلی بیت را گشوده است و آن کلمه غریب و نادر «لَهاشُم» است. لهاشُم در فرهنگ بزرگ سخن (ج 7، ص 6476)، زشت و نازیبا معنی شده و شواهدی از دیوان خاقانی و نزاری قهستانی در تأیید آن آمده است. خاقانی در قطعه‌ای که خطاب به صفوة الدین بانوی شروانشاه منوچهر گفته، آورده است (ص 844):بر ناتوان کرم کن و این قصه را بخوانهر چند خط مزوّر و کاغذ لهاشُم است. تکلیف لهاشم معلوم شد، اما کلمه قبل از آن هنوز مبهم است. در دستنویس ملک، به وضوح «بار» است. «بار لهاشم» معنای روشنی ندارد. مدرس رضوی و مظاهر مصفا این کلمه را «یار» خوانده‌اند. «یار لهاشم» پُر بیراه نیست: یار زشت. اما به قرینه اینکه سنایی، گرایش شدیدی به مراعات النظیر داشته و این جزو سبک شعری اوست، من حدس می‌زنم که این کلمه در اصل «باز» به معنی پرنده شکاری معروف است. سنایی در هر مصراع، نام یک حیوان را الزام کرده: باز/ کژدم/ مار/ سگ. رباعی هجو آمیز بالا، خطاب به شخص لئیمی است که شاعر تا پیش از این به او دل بسته بود، اما به دلیل رفتارهای او، از او برگشته و از خجالت او در آمده است. می‌گوید: از این به بعد ترا باز کریهی تلقی می‌کنم و شیرینی‌هایت هم برایم از نیش کژدم زهرآلوده‌تر است. اَرَت دُم دارم: یعنی اگر دنبال سر تو راه بیفتم و به تو اعتنایی کنم، مثل مار سرم را بکوب.مصراع چهارم در ضبط مدرس رضوی و مظاهر مصفا، چیزی کم دارد و آن ضمیر مفعولی «ت»  است که در نسخه کتابخانه ملک، شکل درست آن آمده است: گرت به‌مردم دارم. یعنی: اگر ترا از این به بعد آدم حساب کنم، از سگ بدترم! «داشتن» در ردیف رباعی، به معنی به حساب آوردن و پنداشتن است؛ جز در مصراع سوم.به نظر من، شکل نهایی رباعی چنین است: نامت، پس ازین، بازِ لهاشم دارمنوشت، پس ازین، چو نیش کژدم دارمچون مار سرم بکوب، اَرَت دُم دارماز سگ بترم، گرت به‌مردم دارم!
user_image
افسانه چراغی
۱۴۰۰/۱۱/۲۱ - ۰۴:۲۸:۵۶
از جناب جعفر عسکری بسیار سپاسگزارم. توضیحات شما کامل و درست و منطقی و گره گشای لفظی و معنوی رباعی است.