
سنایی
بخش ۵۶ - من اَمَنَ بطاعته فقد خَسَر خُسراناً مبینا
۱
روبهی پیر روبهی را گفت
کای تو با عقل و رای و دانش جفت
۲
چابکی کن دو صد درم بستان
نامهٔ ما بدین سگان برسان
۳
گفت اجرت فزون ز دردسر است
لیک کاری عظیم با خطر است
۴
زین زیان چونکه جان من فرسود
درمت آنگهم چه دارد سود
۵
ایمنی از قضایت ای الله
هست نزدیک عقل عین گناه
۶
ایمنی کرد هر دو را بدنام
آن عزازیل و آن دگر بلعام
تصاویر و صوت


نظرات