سنایی

سنایی

بخش ۷۸ - فی الرضاء والتَّسلیم

۱

هست حق را ز بهر جان شریف

اندر اثناء حکم صنع لطیف

۲

داند آنکس که خُرده‌دان باشد

کانچه او کرد خیرت آن باشد

۳

نیک نز میل و بد نه ز اسبابست

بد نه از فصد لیک جلّابست

۴

نام نیکو و زشت از من و تست

کار ایزد نیکو بُوَد به درست

۵

گرچه باشد به ظاهر آن همه خوب

لیک باطن بود همه معیوب

۶

کی بسازد به حکم مطلق تو

باد با بادبان زورق تو

۷

خیر و شر نیست در جهان اصلا

نیست چیزی ازو نهان اصلا

۸

مرگ اگر چند بد نکوست ترا

مال و میراثها ازوست ترا

۹

هرچه در خلق سوزی و سازیست

اندر آن مر خدای را رازیست

۱۰

ای بسا شیر کان ترا آهوست

وی بسا درد کان ترا داروست

تصاویر و صوت

نظرات