سنایی

سنایی

بخش ۲۴ - اندر نقص دنیا گوید

۱

دنیی ارچه ز حرص دلبر تست

دست زی او مبر که مادرِِ تست

۲

گر نه‌ای گبر پس به خوش سخنیش

مادرِ تست چون کنی به زنیش

۳

همچو قرعه برای فالش دار

گه بیندازش و گهی بردار

۴

گرچه گزدم ز نیش بگزاید

دارویی را همت به کار آید

۵

مار اگرچه به خاصیت بدخوست

پاسبانِ درخت صندل اوست

۶

چون ز بانگ سگان شوی دلتنگ

سنگ برگیر و ده سگان را سنگ

۷

وآن سگی را که کرد پای افگار

نان بی‌سوزنش مده زنهار

۸

مورکی را اگر بیازاری

چیره گردی به ظلم و خون‌خواری

۹

از پی رستن از سرای خسان

حیله کن لیک بد به کس مرسان

۱۰

با خسان خود نشست و خاست مکن

قطع کردن ز خس رواست مکن

۱۱

پس اگر ناگهی درافتادی

سازگاری بهست و دل شادی

۱۲

باش بر دست راست همچو بهشت

دوزخ از دست چپ شناس و کنشت

۱۳

باز بر دست راست رَو چونان

بافر و دست دست دستان مان

۱۴

راست بر دست راست رَو رستی

ورنه کج رَو چو عهد بشکستی

۱۵

من ندیدم سلامتی ز خسان

گر تو دیدی سلام من برسان

۱۶

چون ترا گشت نوش وحدت بیش

بده آن نوش را به حدّت نیش

تصاویر و صوت

حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة به تصحیح مدرس رضوی - ابوالمجد مجدود بن آدم السنائی الغزنوی - تصویر ۴۱۲

نظرات