
سنایی
بخش ۵۴ - در تسویت پارسی و تازی
۱
فضل دین در رهِ مسلمانیست
هنر ملک ره فرادانیست
۲
هست محتاج کارسازی ملک
چه کند پارسی و تازی ملک
۳
از پی دین و شغل پردازی
هیچ در بسته نیست در تازی
۴
تا عمر شمع تازیان بفروخت
کسری اندر عجم چو هیمه بسوخت
۵
ملک عدلست و دین دلِ پر درد
تازی و پارسی چه خواهد کرد
۶
پارسی بهر کارسازی تست
تازی از بهر کرّه تازی تست
۷
گر به تازی کسی ملک بودی
بوالحکم خواجهٔ فلک بودی
۸
تازی ار شرع را پناهستی
بولهب آفتاب و ماهستی
۹
مرد را چون هنر نباشد کم
چه ز اهل عرب چه ز اهل عجم
۱۰
بهر معنیست قدر تازی را
نز پی صورت مجازی را
۱۱
هرکه شد جان مصطفی را اهل
چکند ریش و سبلت بوجهل
۱۲
بهر معنیست صورت تازی
نه بدان تا تو خواجگی سازی
۱۳
روح با عقل و علم داند زیست
روح را پارسی و تازی چیست
۱۴
این چنین جلف و بیادب زانی
که تو تازی ادب همی خوانی
تصاویر و صوت


نظرات