سنایی

سنایی

بخش ۶۱ - حکایت

۱

بود در روم بلبل و زاغی

هر دو را آشیانه در باغی

۲

زاغ دایم بگرد باغ درون

می‌پریدی میان راغ درون

۳

بلبلک شاد در گلستانها

می‌زد از راه عشق دستانها

۴

زاغ را طعنه زد که خوش گویم

زشت‌رویی و من نکو رویم

۵

زاغ غمگین شد و برفت از دشت

شاد بلبل به جای او بنشست

۶

زاغ دلتنگ و بلبلک دل شاد

کودکی رفت و دامکی بنهاد

۷

در فتادند هردوان ناکام

زاغ و بلبل به طمع دانه به دام

۸

گفت زاغک به بلبل ای بلبل

گشتی آخر تو ساکن از غلغل

۹

اندرین ره چه بلبل است و چه زاغ

مر فلک را چه مشعله چه چراغ

تصاویر و صوت

حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة به تصحیح مدرس رضوی - ابوالمجد مجدود بن آدم السنائی الغزنوی - تصویر ۴۵۱
حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة به تصحیح مدرس رضوی - ابوالمجد مجدود بن آدم السنائی الغزنوی - تصویر ۴۵۱

نظرات