
سنایی
بخش ۵۵ - اندر موعظت و نصیحت گوید
۱
صحبت زیرکان چو بوی از گُل
عظت ناصحان چو طعم از مُل
۲
بیغرض پند همچو قند بُوَد
با غرض پند پای بند بُوَد
۳
در مشام خرد چه زشت آید
هر نسیمی که نز بهشت آید
۴
بهر اندام دادن اوباش
دل چو سندان زبان چو سوهان باش
۵
بشناسی ز راه دیدهٔ روح
فاتحهٔ دین چو روی داد فتوح
۶
وسعت آنجا که راه یزدانست
تنگی اینجا که بندِ انسانست
۷
انّ فی دیننا بخوان و بمان
فی کبد را برآن و تیز بران
۸
راه یزدان رهِ فراخ آمد
گلشن و بوستان و کاخ آمد
۹
هر مشامی کزین نسیم بهشت
نتواند شنید باشد زشت
تصاویر و صوت

نظرات