سنایی

سنایی

بخش ۶ - فی صفة الموت

۱

جز دو رنگی نشد ز مرگ هلاک

مرد یک رنگ را ز مرگ چه باک

۲

مجلس وعظ رفتنت هوسست

مرگ همسایه واعظ تو بسست

۳

مرگ را در سرای پیچاپیچ

پیش تا سایه افگند به بسیچ

۴

زادگان چون رحم بپردازند

سفر مرگ خویش را سازند

۵

تو به پیری ز مرگ نندیشی

ملک‌الموت را مگر خویشی

۶

وگر ایدون که خویشی تو دُرست

هست باری بآخر و به نخست

۷

نکند سود و جز زیان ندهد

که ورا نیز اجل امان ندهد

۸

سوی مرگ است خلق را آهنگ

دم‌ زدن گام و روز و شب فرسنگ

۹

جان پذیران چه بی‌نوا چه به برگ

همه در کشتی‌اند و ساحل مرگ

۱۰

هستی حق زوال نپذیرد

آنکه مرگ آفرید کی میرد

۱۱

پیش آن‌کس که قدر دین داند

سرگذشت امل اجل خواند

تصاویر و صوت

حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة به تصحیح مدرس رضوی - ابوالمجد مجدود بن آدم السنائی الغزنوی - تصویر ۴۶۱
حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة به تصحیح مدرس رضوی - ابوالمجد مجدود بن آدم السنائی الغزنوی - تصویر ۴۶۱

نظرات

user_image
هادی
۱۳۹۶/۰۱/۱۷ - ۱۶:۲۴:۴۵
کلمه اول بیت اول «جز» باید باشه ظاهرا