
سنایی
بخش ۵ - در بیداری از خواب غفلت گوید
۱
بنه ای عدل تو بقای جهان
در کنار جهان سزای جهان
۲
چون درِ عدل باز شد بر تو
درِ دوزخ فراز شد بر تو
۳
عدل مر مرگ را بریزد آب
جور مر فتنه را ببندد خواب
۴
هست شادی دل ستمگاران
خوش و اندک چو خواب بیماران
۵
عقل را مشگریست روحافزای
عدل مشاطّهایست مُلک آرای
۶
شرع را عقل قهرمان باشد
ملک را عدل پاسبان باشد
۷
شاه باید غلام تن نبود
تا خطیبش دروغ زن نبود
۸
پشه از پیل کم زید بسیار
زانکه کوته بقا بود خونخوار
تصاویر و صوت

نظرات