
سنایی
بخش ۱۳ - در قناعت و انزوای خویش گوید
۱
ای که در زیر طبع گردونی
چند گویی مرا که از دونی
۲
با چنین گنج در چنین گنجی
چه گنه گنج را تو ناگنجی
۳
رنج با گنج و زحمت نااهل
چون بریدی طمع ترا شد سهل
۴
زحمت خود ز اهل عصر بکاه
هرچه خواهی ز خالق خودخواه
۵
خلق را جمله صورتی انگار
هیچی از هیچ خلق طمع مدار
۶
جُرم من اندرین چه میدانی
چون بدیدی کمال نادانی
۷
نرسد در ولایت دل خویش
هیچ بیحوصله به حاصل خویش
تصاویر و صوت

نظرات