سنایی

سنایی

بخش ۱۹ - در وصف بی‌طمعی و خویشتن‌داری خود گوید

۱

من نه مرد زن و زر و جاهم

به خدا ار کنم وگر خواهم

۲

گر تو تاجی دهی ز احسانم

به سرِ تو که تاج نستانم

۳

زانکه چون طوق منّتت بکشم

لقمهٔ خوان نعمتت نچشم

۴

نبوم بهر طمع مدحت گوی

این نیابی ز من جز از من جوی

۵

نه کهن خواهم از کسی و نه نو

نیک داند ز خوی من خسرو

۶

نکنم جز ترا ثنا چکنم

کار خود کرده‌ام بها چکنم

۷

مادر موسیم که از شاهم

شیر فرزند را بها خواهم

۸

دل من جست از این سرای مجاز

از نیاز خرد نه از سرِ ناز

۹

جسته بهر سلامت تن را

سر گریبان و پای دامن را

۱۰

مرد خرسند کم پذیرد چیز

شیر چون شیر شد نگیرد چیز

۱۱

مشنو از شب پرک حکایت خور

گرد دریا برآی و نیلوفر

تصاویر و صوت

حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة به تصحیح مدرس رضوی - ابوالمجد مجدود بن آدم السنائی الغزنوی - تصویر ۷۷۹

نظرات