
سنایی
بخش ۲ - اندر خط و قلم و کاغذ و خاطر گوید
۱
از دل آبستن است خامهٔ من
زان همی گِل خورد چو آبستن
۲
کز همه چیز تیره و روشن
نکند آرزو چو آبستن
۳
سایه باید ز گل چو در ارمم
امن باید ز بد چو در حرمم
۴
تا ز روز و شب توام اثرست
شب من روز و زهر من شکرست
۵
همه را شب ز روز حامل و من
در شبیام که آن شب آبستن
۶
عمر داده به خیره باد مرا
تا چه زاید ز بامداد مرا
۷
دختر طبع بنده هست چو دین
هم سبک روح و هم گران کابین
۸
گرچه از عقل دیده پرهوشم
پیش چشم تو حلقه در گوشم
۹
همچو استاد درزی از پی جاه
نپسندم گروهه سینهٔ ماه
۱۰
بعد از این معنی کتاب آرم
عدد بیت در حساب آرم
تصاویر و صوت

نظرات