
سنایی
بخش ۴۶ - در صفت کبر و عجب
۱
خوبرویی تو زشتخوی مباش
راست بشنو دروغ گوی مباش
۲
بامن پیوسته تازه روی و لطیف
تا شوی در میان جمع حریف
۳
چون زنخوت کنی دماغ تهی
پای بر تارک سپهر نهی
۴
وگر از کبر برتریطلبی
سرفرازی و سروریطلبی،
۵
کبرت از چرخ برزمین فکند
در دل مردم از تو کین فکند
۶
کبر را عقل و شرع نستایند
عاقلان سوی کبر نگرایند
۷
صورت کبر را سگی دانش
که بدست آشکار و پنهانش
۸
هر که دروی زکبر اثر باشد
دان که از سگ پلیدتر باشد
۹
از تواضع بزرگوار شوی
وز تکبر ذلیل و خوارشوی
۱۰
چون تو کبر و بی پا باشی
خاص درگاه کبریا باشی
تصاویر و صوت

نظرات
و .ا