سنایی

سنایی

بخش ۷۵ - الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم

۱

باز دیدم که ظالمان بودند

در جهان هفته‌ای نیاسودند

۲

زانکه او ظالم و مسلمان بود

خلق‌، عاجز، خدای، ناخشنود

۳

چشم دل باز کن ز روی یقین

ظلم حجاج (‌و) عدل کسری بین

۴

این یکی کافر و پسندیده

وین مسلمان ولی نکوهیده

۵

ظلم از هر که هست نیک‌ْ بد است

وانکه ار ظالم است نیکْ بد است

۶

هر کجا عدل روی بنموده‌ست

نعمت اندر جهان بیفزوده‌ست

۷

هر کجا ظلم رخت افکنده‌ست

مملکت را ز بیخ بر کنده‌ست

۸

عدل، بازوی شه قوی دارد

قامت ملک، مستوی دارد

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
مهدی
۱۳۹۴/۰۸/۱۳ - ۱۶:۲۴:۴۹
دقت شود که گفتاورد "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظم" بر خلاف آن چه مشهور است، حدیث نیست و در هیچ یک از جوامع روایی هم ثبت نشده است (با جستجوی در نرم افزار جامع الاحادیث). بلکه هر جا این گفته در کتب روایی آمده، قید شده که "قیل" یعنی "گفته شده".
user_image
محدث
۱۳۹۴/۱۰/۰۸ - ۲۳:۱۴:۴۹
تا جایی که حقیر اطلاع داریم این یک حدیث است. زمانی که بغداد سقوط کرد و شاه مغول خواست فتوای انحلال و برچینش حکومت عباسیه را از علما بگیرد خواجه نصیر طوسی با اینکه مجتهد و عالم دینی بود، ولی از عالمان نظر خواست. هیچ کدام از عالمان جلو نرفتند و سید ابن طاووس، عارف و اخلاقی شهیر، جلو رفت و حکم ترجیح و برتری حاکم عادل ولو کافر باشد بر حاکم ظالم ولو مسلمان باشد را تایید کرد و استنادش به حدیث مذکور بود. اگر چه سنایی بیش از یک قرن قبل از آن حادثه زیسته ولی در برخی جوامع حدیثی، این حدیث آمده است. یکی دو قرن قبل از زمان سنایی، یعنی دوران اوج جمع آوری متون مکتوب حدیثی. شاید نرم افزار شما به اصطلاح ورژن جدید نبوده یا جستجویتان ناکافی بوده دوست من.
user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۱۱/۱۹ - ۲۳:۲۴:۰۵
منبع این حدیث: شیخ مفید، امالی، ص310 - ملا محمدصالح مازندرانی: شرح اصول کافی :ج 9 ص 383 .
user_image
ناشناس
۱۳۹۴/۱۱/۲۰ - ۰۰:۰۶:۳۱
معارج الیقین شیخ سبزواری ص327، بحار الأنوار علامة مجلسی ج72 ص331، تفسیر الصافی فیض کاشانی ج2 ص477، تفسیر الرازی ج18 ص76، تفسیر البیضاوی ج3 ص269، تفسیر أبی السعود ج4 ص247، الکامل فی التاریخ لابن الأثیر ج11 ص294.
user_image
سعید
۱۳۹۵/۰۵/۱۶ - ۰۱:۴۶:۲۷
سلام در جواب آقایی که گفته « الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم »حدیث نیست به آدرسهای زیر مراجعه شود:1-در عدالت سیاسی مبحث عدالت دارای جایگاهی بلند مرتبه است به صورتی که در احادیث از حضرت علی (ع) داریم که: «المُلک لا یبقی مع الظلم»[49] پس رعایت کردن عدالت در اجتماع یکی از شروط اصلی حفظ اجتماع است. تصنیف غررالحکم ودرر الکلم.2-در حدیث دیگری از پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد(ص) آمده است که: «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم»[51] به این معنا که حکومت ممکن است که با کفر باقی بماند ولی با ظلم باقی نمی ماند. شیخ مفید، امالی، ص310 - ملا محمدصالح مازندرانی: شرح اصول کافی :ج 9 ص 383 .
user_image
امین
۱۳۹۵/۰۶/۱۱ - ۰۳:۵۳:۴۷
عبارت مشهور "الملک یبقی..." فقط در یکی از منابع روایی ذکر شده و اون هم کتاب جامع الاخبار شعیری است که اولا سندش بکلی حذف شده و ثانیا در متن روایت ، از عبارت "قیل" استفاده شده که اصل حدیث بودنش رو زیر سوال میبره.(جامع الاخبار ص 119)در مورد کتاب امالی صدوق هم که برخی دوستان آدرس دادن، در متن کتاب چنین روایتی نیومده، بلکه در پاورقی و بدون سند ذکر شده که از تعلیقات مصحح کتاب امالیه.(الامالی ص 310)سایر کتب روایی و غیر روایی دسته دوم هم اهمیت نداره چون برای بررسی صدور و صحت یک روایت فقط باید به منابع دست اول رجوع کرد.
user_image
فریبرز فرشیم
۱۳۹۵/۱۰/۰۲ - ۱۴:۴۶:۱۱
از مهدی و امین بسیار تشکر می کنم.
user_image
محسن سعیدزاده
۱۳۹۵/۱۲/۱۱ - ۰۳:۵۱:۳۷
درمورد احادیثی از این قبیل که آنهارا احادیث سنن میخوانند،فارغ از بررسی سند هستیم.دراینخصوص قاعده ای هست به نام قاعده تسامح در ادله سنن.مضمونش چون درست هست نیازی به بررسی سندی ندارد.
user_image
محمد
۱۳۹۶/۰۶/۲۹ - ۲۳:۱۱:۱۵
دوست عزیز. منظور از قاعده تسامح در ادله سنن این نیست که چون مضمون درست هست پس حدیث هم درست است و باید با مسامحه با آن برخورد شود. بلکه فقط احادیث سنن را شامل می شود. یعنی مستحبات ! اگر فردی به قصد استحباب عملی را انجام دهد یا گمان کند که سنت است ثوابش را می برد و در این احادیث استحبابی روی سند مانور نمی دهند. در هر حال اصلا نمی شود از مضمون حدیث پی به صحت آن برد چرا که اصولا عقل ما با عقل ائمه متفاوت است و چه بسا احادیثی صحیحی که به عقل ما درست نیاید...
user_image
محمد حیدری
۱۳۹۶/۱۰/۰۹ - ۰۳:۳۲:۰۵
سلام و عرض ادباز دوستانی که اصرار دارند که عبارت ( الملک یبقی... الی آخر ) حدیث نیست سوالی داشتم....آیا مفهوم ( ظلم ) رو میدونید...؟ آیا اشاراتی که در قرآن به ظلم و ستم شده رو مطالعه فرمودین...؟ آیا به عنوان اشرف موجودات خداوند وقتی به قلبتون رجوع میکنید ( ظلم و ستم ) را درک میکنید...؟؟آیا با توجه به سوالات بالا مملکت با ظلم باقی میمونه...؟؟؟؟
user_image
محمد حیدری
۱۳۹۶/۱۰/۰۹ - ۰۳:۳۸:۴۶
حضرت علی (علیه السلام) در حکمت 238 نهج البلاغه می فرمایند:«یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَی الظَّالِمِ- أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَی الْمَظْلُوم»(1)روزی که ستمدیده از ستمکار انتقام کشد، سخت‏تر از روزی است که ستمکار بر او ستم روا میداشت.(2)(1)شرح‏ نهج ‏البلاغة (ابن ‏أبی‏ الحدید)، ج 19، ص 74.(2) ترجمه ‏نهج ‏البلاغه (دشتی)، ص 681.
user_image
خمارمستی
۱۳۹۶/۱۲/۱۵ - ۰۲:۱۰:۵۵
سوالی از دوستان دارم: مگر یک گزاره‌ی معروف که با عقل سازگار است باید حتما حدیث باشد که مورد پذیرش قرار گیرد؟مگر نه اینکه گفته اند ببین چه می‌گوید نه اینکه که می‌گوید.
user_image
محمدرضا
۱۳۹۷/۰۵/۱۲ - ۰۴:۵۱:۰۳
درود بر تمامی دوستان و صاحبنظران، ولله که خداوند بزرگ و مهربان در وجود یکایک ما توان تشخیص قرار داده، آنگاه که بی تعصب بنگری و ساده ترین و واضحترین اسناد کائنات را بنگری، خورشیدی که میتابد به کافر و مسلمانش نمینکرد و هیچگاه انتخابی عمل نمیکند، کفر و ایمان در من است و مایی که خسران و بهره اش نیز ازآن ماست، اما چه هویداست نصیب ظلم بر ظالم و مظلوم، آیا براستی بر طبق باورهایمان ژرفترین و پستترین طبقات دوزخ جایگاه کدام کروه از گنهکارانند، کافران، خائنین، ظالمین، منافقین، کمفروشان، شکمپارکان، شهوتپرستان، چه زیبا میفرمایند مولانا: تا نبینی این جهان معدوم نیست، عیب جز انگشت نفس شوم نیستو یا :سختگیری و تعصب خامی است، تا جنینی کار خونآشامی است
user_image
میم الف
۱۳۹۷/۰۸/۲۳ - ۰۷:۱۸:۴۸
«الملک لایبقی مع الظلم» حکمتی متین است. مطلب آقای کدیور را اینجا بخوانید:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
داود
۱۳۹۹/۰۲/۰۶ - ۲۲:۰۰:۳۳
در مورد سند حدیث کاری ندارم ولی آنچه که امروز مشهود هست برحدیث منطبق است کشورهایی که در داخل خودشان عدالت را رعایت کرده اند سالهاست پا برجا هستند مثلا کشورهای اروپایی که کم وبیش از ا وضعیت شان مطلع هستیم
user_image
احمدرضا نظری چروده
۱۴۰۲/۰۳/۰۸ - ۰۷:۴۷:۱۴
به نظرم ای سخن مشهور را به معاویه منتسب کرده اند ونمی تواند حدیث باشد.اینکه چندین هزار حدیث درکتابهایی که بعد ازدوره صفویه نوشته اند،وارد کرده اند، دلیل برصحت حدیث نیست.امام اعظم ابو حنیفه که یکی ازبزرگترین فقیهان بوده، بیشتر۱۷ حدیث را نمی پذیرد.وداستانی است ازابن ابوالعوجا که متکلم بود ومباحثات او بامتکلمان وحتی امام جعفر صادق ع مشهور است وبه جرم زندیق بود وکفرگویی اورا دردوره خلافت منصورخلیفه عباسی، که آنهم به همت ایرانیان روی کارآمده بودند، اعدام شد.گویند وقتی اورابالای داربردند، شروع کرد به خندیدن.ازاوپرسیدند برای چه دراین شرایط که اعدام می شوی،می خندی؟ گفت چهل هزار حدیث ازپیامبر اکرم ص را طوری درمتون دینی شما گنجاندم که هرگز نمی توانید فرق حدیث درست ونادرست را تشخیص دهید. بنابراین عرایض درانتساب یک سخن به جای یک حدیث باید ازمنابع بسیارقدیم وموثق که مثلا ازقرن دوم به جا ماندند،استناد جوییم نه بعد ازهزارسال بعد ازرحلت پیامبرص.که میلیونها حدیث جعلی  را به جای حدیث واقعی جا انداختند.