سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۱۷۲

۱

آنکس که بهر نام تو از جان زیان نکرد

عنقای عشق در دل او آشیان نکرد

۲

در پرده دلش اثری از حیات نیست

آنرا که در درون غم تو کار جان نکرد

۳

آنکس که آفتاب سعادت برو نتافت

با ماه عشقت اختر عقلش قران نکرد

۴

وآن را که طوق مهر تو در گردن اوفتاد

بر فرقش ار چه تیغ زدی سر گران نکرد

۵

وآنکس که دل ز دوستی جان فرو نشست

او پاک نیست، غسل بآب روان نکرد

۶

آنکس که جان بداد بامید سود وصل

با تو درین معامله خود را زیان نکرد

۷

عاشق که سیر گشت ز خود گر چه گرسنه است

کونین لقمه یی شد و او در دهان نکرد

۸

عشق تو مرد را ز بلاها امان نداد

صیاد صید را بسلامت ضمان نکرد

۹

وآنرا که دل زآتش عشق تو روشنست

دست اندر آب تیره این خاکدان نکرد

۱۰

آنرا که در زمین دل افتاد تخم عشق

چون گاو بار برد و چو گردون فغان نکرد

۱۱

ای آنکه لاف می زنی از عشق آن نگار

کز کبر و ناز یک نظر اندر جهان نکرد

۱۲

دست از جهان بدار که اصحاب کهف وار

در غار ره نیافت سگ ار ترک نان نکرد

تصاویر و صوت

دیوان سیف الدین محمد فرغانی با تصحیح و مقدمهٔ دکتر ذبیح‌الله صفا - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۵۰۵

نظرات