سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۱۸۲

۱

هرکه در عشق نمیرد به بقایی نرسد

مرد باقی نشود تا به فنایی نرسد

۲

تو به خود رفتی از آن کار به جایی نرسید

هرکه از خود نرود هیچ به جایی نرسد

۳

در ره او نبود سنگ و اگر باشد نیز

جز گهر از سر هر سنگ به پایی نرسد

۴

عاشق از دلبر بی‌لطف نیابد کامی

بلبل از گلشن بی‌گل به نوایی نرسد

۵

سعی کردی و جزا جستی و گفتی هرگز

بی‌عمل مرد به مزدی و جزایی نرسد

۶

سعی بی‌عشق ترا فایده ندهد که کسی

به مقامات عنایت به غنایی نرسد

۷

هرکرا هست مقام از حرم عشق برون

گرچه در کعبه نشیند به صفایی نرسد

۸

تندرستی که ندانست نجات اندر عشق

اینت بیمار که هرگز به شفایی نرسد

۹

دلبرا چند خوهم دولت وصلت به دعا

خود مرا دست طلب جز به دعایی نرسد

۱۰

خوان نهادست و گشاده در و بی‌خون جگر

لقمه‌ای از تو توانگر به گدایی نرسد

۱۱

ابر بارنده و تشنه نشود زو سیراب

شاه بخشنده و مسکین به عطایی نرسد

۱۲

سیف فرغانی دردی ز تو دارد در دل

می‌پسندی که بمیرد به دوایی نرسد

تصاویر و صوت

دیوان سیف الدین محمد فرغانی  به اهتمام و تصحیح ذبیح‌الله صفا - ج ۲ (غزلها) - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۱۷
برگ خزان دیده: گزیده اشعار سیف فرغانی به انتخاب و توضیح سید محمد ترابی - . - تصویر ۲۰۰
دیوان سیف الدین محمد فرغانی با تصحیح و مقدمهٔ دکتر ذبیح‌الله صفا - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۳۰۰

نظرات