
سیف فرغانی
شمارهٔ ۲۰۸
۱
چه مرد عشق تو باشند خودپرستی چند
ببین چه لایق این ذروه اند پستی چند
۲
اگر پرستش یارست عشق را معنی
چگونه یار پرستند خودپرستی چند
۳
بنقل مجلس وصلت چه لایق اند ایشان
که خمر عشق تو ما خورده ایم مستی چند
۴
حدیث دنیی و عقبی مپرس از عشاق
که هست و نیست ندانند نیست هستی چند
۵
مزن قفای جفا گرچه دست حکمت هست
گشاده بر سر بیچاره پای بستی چند
۶
مرا ولایت وصلت شود میسر اگر
ز حملهای تو بر من فتد شکستی چند
۷
بپای رغبت برخیزم از سر دو جهان
بود که دست دهد با توام نشستی چند
۸
بر آن امید برین نطع پای بر جایم
که شاه عشق تو ماتم کند بدستی چند
۹
ببوی ماهی مقصود سیف فرغانی
در آبگیر تمنا فگند شستی چند
تصاویر و صوت


نظرات