
سیف فرغانی
شمارهٔ ۲۳۰
۱
بتی که بر همه خوبان امیر خواهد بود
گمان مبر که کس او را نظیر خواهد بود
۲
گرم ملوک جهان بندگی کنند بطوع
مرا ز خدمت او ناگزیر خواهد بود
۳
زقوس ابروی تو چون ز خاک برخیزم
نشانه وارم در سینه تیر خواهد بود
۴
بحسن یوسفی و زآب دیده چون یعقوب
کسی که بی تو بماند ضریر خواهد بود
۵
ز هجر یوسف یعقوب چشم پوشیده
ببوی پیراهن آخر بصیر خواهد بود
۶
نه مرد عشقم اگر شادی دو کون مرا
چنانکه انده تو دلپذیر خواهد بود
۷
برای تحفه چو صاحب دلان درین حضرت
حدیث جان نکنم کآن حقیر خواهدبود
۸
بیاد روی تو در جمع عاشقان اول
کسی که جان بدهد این فقیر خواهد بود
۹
بکوی عشق تو بیچاره سیف فرغانی
جوان درآمد و از غصه پیر خواهد بود
۱۰
گمان مبر که درین روز هیچ چیز او را
برون ناله شب دستگیر خواهد بود
تصاویر و صوت

نظرات