سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۲۴

۱

از جمال تو مگر نیست خبر سلطان را

که سوی صورت ملک است نظر سلطان را

۲

بندگی تو ز شغل دو جهان آزادی‌ست

زین چنین مملکتی نیست خبر سلطان را

۳

نگذرد از سر کوی تو چو من گر افتد

بر سر کوی تو یک روز گذر سلطان را

۴

با چنین زلف چو زنجیر عجب نبود اگر

حلقه در گوش کند عشق تو مر سلطان را

۵

کله دولت دایم دهد و برگیرد

کمر خدمت تو تاج ز سر سلطان را

۶

شاه حسن تو که اقطاع ده ماه و خور است

ندهد نان غلامی تو هر سلطان را

۷

غم عشق تو چو زنبور عسل نیش زند

بر دل خسته از آن تنگ شکر سلطان را

۸

با چنین منعه هجران که تو داری هرگز

با تو ممکن نبود وصل مگر سلطان را

۹

جای آنست که با چون تو پسر دربازد

آنچ میراث بماند ز پدر سلطان را

۱۰

تیر مژگان تو چون هست در اشکستن خصم

حاجتی نیست به تأیید و ظفر سلطان را

۱۱

سیف فرغانی از بهر تو می‌گوید شعر

کاحتیاج از همه بیش است به زر سلطان را

تصاویر و صوت

دیوان سیف الدین محمد فرغانی  به اهتمام و تصحیح ذبیح‌الله صفا - ج ۲ (غزلها) - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۲۴
دیوان سیف الدین محمد فرغانی با تصحیح و مقدمهٔ دکتر ذبیح‌الله صفا - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۳۰۷

نظرات