سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۲۵۹

۱

بیا که بی تو مرا کار برنمی آید

مهم عشق تو بی یار برنمی آید

۲

مرا بکوی تو کاری فتاد،یاری ده

که جز بیاری تو کار برنمی آید

۳

مقام وصل بلندست ومن برونرسم

سگش چو گربه بدیواربر نمی آید

۴

ازآن درخت که درنوبهار گل رستی

ببخت بنده به جز خار برنمی آید

۵

چو شغل عشق تو کاری چو موی باریکست

ازآن چو موی بیکبار برنمی آید

۶

بآب چشم برین خاک در نهال امید

بسی نشاندم و بسیار برنمی آید

۷

سزد که مزرعه را تخم نو کنم امسال

که آنچه کاشته ام پابرنمی آید

۸

ز ذکر شوق خمش باش سیف فرغانی

که آن حدیث بگفتار برنمی آید

۹

میان عاشق و معشوق بعد ازاین کاریست

که آن بگفتن اشعار برنمی آید

تصاویر و صوت

نظرات