
سیف فرغانی
شمارهٔ ۲۷۶
۱
ای نامه نو رسیده از یار
بی گوش سخن شنیده از یار
۲
در طی تو گر هزار قهرست
لطفیست بمن رسیده از یار
۳
این جان جفا کشیده از تو
ای بوی وفا شنیده از یار
۴
وی دیده هر آنچه گفته از دوست
وی گفته هر آنچه دیده از یار
۵
هرگز باشد که چون سوادت
پر نور کنیم دیده از یار
۶
اندر شب هجر مطلع تو
صبحیست ولی دمیده از یار
۷
ای حظ نظر گرفته از دوست
وی ذوق سخن چشیده از یار
۸
گر باز روی ز من بگویش
کای بی سببی رمیده از یار
۹
انصاف بده که چون بود سیف
پیوسته چنین بریده از یار
نظرات