سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۳۰۳

۱

جرعه یی می نخورده از دستش

بیخودم کرد نرگس مستش

۲

هرکه از جام عشق او می خورد

توبه گر سنگ بود بشکستش

۳

بکسی مبتلا شدم که نرست

مرغ از دام و ماهی از شستش

۴

بهمه جای می رود حکمش

بهمه کس همی رسد دستش

۵

از عنایت مپرس کآن معنی

نیست در حق بنده گر هستش

۶

هرکه عاشق نشد، بدامن دوست

نرسد دست همت پستش

۷

سیف از مشک بوی دوست شنید

بر گریبان خویشتن بستش

تصاویر و صوت

برگ خزان دیده: گزیده اشعار سیف فرغانی به انتخاب و توضیح سید محمد ترابی - . - تصویر ۲۲۱

نظرات