سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۳۳۲

۱

ای بی خبر زحسن گلستان روی خویش

خوش بوی کن بنفشه تر ار بموی خویش

۲

ای ماه نور برده ز رخسار (تو)ببین

درآفتاب پرتو خورشید روی خویش

۳

ای ازرخ تو حسن قوی کرده پشت خود

مه ازتو شرمسار بروی نکوی خویش

۴

ای ماه وخور ز خرمن حسن تو خوشه چین

دیگر چوکه بباد مده خاک کوی خویش

۵

شاهان حسن را رخ خوبت پیاده کرد

میدان ازآن تست در انداز گوی خویش

۶

عنبر که همچو مشک معطر کند مشام

خاکیست طره تو بدو داده بوی خویش

۷

می کو معاشران را دارد قرابه پر

بشکست پیش لعل لب تو سبوی خویش

۸

یا از درم درآی چو ناخوانده میهمان

یا از سرم ببر هوس جست وجوی خویش

۹

چون سیف از محبت خود خالیم مکن

روزی که خامشم کنی از گفت وگوی خویش

تصاویر و صوت

دیوان سیف الدین محمد فرغانی با تصحیح و مقدمهٔ دکتر ذبیح‌الله صفا - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۸۵۳

نظرات

user_image
سید محسن
۱۳۹۸/۰۹/۲۵ - ۱۵:۴۰:۴۱
بیت اول مصرع دوم ......بنفشه تر (ار) بموی خویش-یعنی چی