سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۳۴۹

۱

ای ز زلفت حلقه یی بر پای دل

گر درین حلقه نباشد وای دل

۲

هرکرا سودای تو در سر بود

در دو کونش می نگنجد پای دل

۳

غرقه گرداب حیرت از تو شد

کشتی اندیشه در دریای دل

۴

آن سعادت کو که بتوانیم گفت

با تو ای شادی جان غمهای دل

۵

نه دلم را در غمت پروای من

نه مرا در عشق تو پروای دل

۶

رفته همچون آب در اجزای خاک

آتش عشق تو در اجزای دل

۷

چون غمت را غیر دل جایی نبود

هست دل جای غم و غم جای دل

۸

هر دو عالم چیست نزد عارفان

ذره یی گم گشته در صحرای دل

۹

سیف فرغانی چو حلقه بسته دار

جان خود پیوسته بر درهای دل

تصاویر و صوت

نظرات