
سیف فرغانی
شمارهٔ ۳۵۲
۱
چو بیند روی تو ای نازنین گل
کند بر تو هزاران آفرین گل
۲
تو با این حسن اگر در گلشن آیی
نهد پیش رخت رو بر زمین گل
۳
اگر بلبل کند ذکر تو در باغ
ز نامت نقش گیرد چون نگین گل
۴
چو از ذکر لبت شیرین کند کام
شود در حلق زنبور انگبین گل
۵
گلی تو از گریبان تا بدامن
بهر جانب بریز از آستین گل
۶
اگر در خانه گل خواهی بهر وقت
برو آینه برگیر و ببین گل
۷
ندارد باغ جنت همچو تو سرو
نباشد شاخ طوبی را چنین گل
۸
برنگ و بو چو تو نبود که چون تو
خط و خالی ندارد عنبرین گل
۹
اگر با من نشینی عیب نبود
که دایم خار دارد همنشین گل
نظرات