سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۴

۱

چنان به وصل تو میلی‌ست خاطر ما را

که دل به صحبت یوسف کشد زلیخا را

۲

بیا بیا که به شب چون چراغ درخوردست

به روز شمع جمال تو مجلس ما را

۳

ترا به صحبت ما هیچ رغبتی باشد

اگر بود به نمک احتیاج حلوا را

۴

ز خاک درگهت ابرام دور می‌دارم

که آب درنفزاید ز سیل دریا را

۵

به وصف حسنت اگر دم نمی‌زنم شاید

که نیست حاجت مشاطه روی زیبا را

۶

جفا و ناز به یکبارگی مکن امروز

ذخیره کن قدری زین متاع فردا را

۷

ز لعل خود شکری، من گشاده می‌گویم،

بده وگرنه میان بسته‌ایم یغما را

۸

مرا ز لعل تو یک بوسه آرزو کردن

سزد که عرصه فراخ است مر تمنا را

۹

ز جام عشق تو مستم چنان که بر رویت

به وقت بوسه فراموش می‌کنم جا را

۱۰

به وصل خویشم دی وعده کرده‌ای و‌امروز

چنین غزل ز رهی بس بود تقاضا را

۱۱

ز بهر تاج وصال تو سیف فرغانی

(شب فراق نخواهد دواج دیبا را)

تصاویر و صوت

دیوان سیف الدین محمد فرغانی  به اهتمام و تصحیح ذبیح‌الله صفا - ج ۲ (غزلها) - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۲۹۰
دیوان سیف الدین محمد فرغانی با تصحیح و مقدمهٔ دکتر ذبیح‌الله صفا - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۵۷۳

نظرات