
سیف فرغانی
شمارهٔ ۴۱۲
۱
ای باغ نیکویی گل روی تو را چمن
گل در چمن دریده ز شوق تو پیرهن
۲
زندهدل است مردهٔ عشق تو در لحد
جانپرور است کشتهٔ تیغ تو در کفن
۳
ما بیتو همچو مرغ به دام اندریم و تو
در باغ میخرام چو طاووس در چمن
۴
در زیر پایت از عرق روی خوب خویش
نسرین گلاب ریخته بر برگ نسترن
۵
خوی بر رخ تو ای گل از اندام تو خجل
گویی که قطرههای گلاب است بر سمن
۶
خوبان روزگار به پیش تو ای نگار
چون اَنجُمند پیش مه ای بَدرِ انجمن
۷
ریحان چو بیخ خود به زمین سر فرو برد
فردا که تو بنفشه برآری ز یاسمن
۸
گر بوسهای از آن لب میگون رسد به سیف
مست از نشاط رقص کند روح در بدن
۹
وصل من و تو دیر میسر شود از آنک
هرجا تو آمدی بروم من ز خویشتن
تصاویر و صوت


نظرات