سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۴۲

۱

ای گلستان حسن ترا بنده عندلیب

درد مراست نرگس بیمار تو طبیب

۲

بازم بخوان بلطف و بنازم ز در مران

هرچند گل نیاز ندارد بعندلیب

۳

در حال من نظر کن و از آه من بترس

کز عشق بهره مندم و از وصل بی نصیب

۴

زنهار با غریب و گدا لطف کن که من

در کوی تو گدایم و در شهر تو غریب

۵

در شهر با توام خبر عشق فاش شد

از اشکم این تواتر و از شعرم این نسیب

۶

عقلم چنان برفت که امروز عاجزست

ز اصلاح من معلم وز ارشاد من ادیب

۷

حسنت رضا نداد بسامان (کار) من

لیلی روا نداشت که مجنون بود لبیب

۸

با روی چون نگار تو خاک رهست گل

با زلف مشکبار تو درد سرست طیب

۹

با جز تو دوستی نبود شغل اهل دل

حاشا که دستکار مسیحا بود صلیب

۱۰

این بنده از وصال تو محروم بهر چیست

او در طلب مجد و تویی در دعا مجیب

۱۱

تیر دعای من بنشانه نمی رسد

الرمی قد تواتر والسهم لایصیب

۱۲

من داعی توام باجابت امیدوار

داعیک لایرد و راجیک لایخیب

۱۳

نبود شکیب از گل روی تو سیف را

تا عندلیب منبر گل را بود خطیب

تصاویر و صوت

دیوان سیف الدین محمد فرغانی  به اهتمام و تصحیح ذبیح‌الله صفا - ج ۲ (غزلها) - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۸۲
دیوان سیف الدین محمد فرغانی با تصحیح و مقدمهٔ دکتر ذبیح‌الله صفا - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۳۶۵

نظرات