سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۴۵۹

۱

چو هیچ می نکنی التفات با ما تو

چه فایده است درین التفات ما با تو

۲

برای چیست تکاپوی من بهر طرفی

چو در میانه مسافت همین منم تا تو

۳

ز بس که خلعت عشق تو جان من پوشید

خیالم است که در جامه این منم یا تو

۴

بچشم معنی چندانکه باز می نگرم

ز روی نسبت ما قطره ایم و دریا تو

۵

پس این تویی و منی در میانه چندانست

که قطره بحر ببیند تو ما شوی ما تو

۶

ترا ببردن دلهای خلق معجزه ییست

که دلبران همه سحرند و دست بیضا تو

۷

اجل بکشتن من قصد داشت، عشقت گفت

که این وظیفه از آن منست فرما تو

۸

شب وصال دهان بر لبم نهادی و گفت

منم بلب شکر و طوطی شکر خا تو

۹

بدانکه هست ترا با دهان من نسبت

که در جهان بسخن می شوی هویدا تو

۱۰

فدا کند پس ازین جان و دل بدست آرد

چو دید بنده که در دل همی کنی جا تو

۱۱

ز فرقت تو چو مرده است سیف فرغانی

توی بوصل خود این مرده را مسیحا تو

تصاویر و صوت

دیوان سیف الدین محمد فرغانی با تصحیح و مقدمهٔ دکتر ذبیح‌الله صفا - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۴۱۵
دیوان سیف الدین محمد فرغانی  به اهتمام و تصحیح ذبیح‌الله صفا - ج ۲ (غزلها) - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۱۳۲

نظرات