
سیف فرغانی
شمارهٔ ۴۶۳
۱
ای فغان بی دلان از چشم شوخ شنگ تو
تیره روز عاشقان از طره شبرنگ تو
۲
با رخ تو دیده بودم پیش ازین در روی کار
آنچه اکنون می کشم از چشم شوخ شنگ تو
۳
چون بگفت آیی، سخن ای دلبر شیرین زبان،
ازشکر شاخیست گویی در دهان تنگ تو
۴
در جهان دلبری ای راحت جان جفت نیست
طاق ابروی ترا جزچشم پر نیرنگ تو
۵
در سماع ار بنگری چون زیر بابم درخورست
نالهای زار من با لحن تیزآهنگ تو
۶
چون مه ازخورشید رویت روشنم کن پیش ازآنک
زرد رخ گردم چو کلک از خط سبزارنگ تو
۷
گشت تنها چون درآمد در دل ما عشق تو
گشت روشن چون گرفت آیینه ما رنگ تو
۸
گرمی عشقت ازین دستست ازیک جام او
شیشه پرهیز خلقی بشکند برسنگ تو
۹
همچو نام نیک جمله خلق خواهانت شوند
سیف فرغانی اگر تو وارهی از ننگ تو
نظرات