
سیف فرغانی
شمارهٔ ۴۹۱
۱
نبات خطت گرد لب رسته چیست
زمرد ز لعلت شکرچین شده
۲
از اندام تو هست پیراهنت
شب و روز حمال نسرین شده
۳
بنفشه خطی روی تو گلشنی است
درو لاله را خال مشکین شده
۴
صبا چون بر آن زلف کرده گذر
مشام جهان عنبرآگین شده
۵
کلیم سخن گوی عشق ترا
سر کوی تو طور سینین شده
۶
تو آب حیاتی ز مهر تو سیف
چو اسکندر از روم تا چین شده
۷
چو روی تو از حسن رنگین شده
مرا در سر تو دل و دین شده
۸
ز خون دلم باز عشق ترا
چو کبک است منقار رنگین شده
۹
الف قدی و زلف تا پای تو
شکن در شکن چون سرسین شده
۱۰
مرا همچو فرهاد در کام جان
غم خوشگوار تو شیرین شده
۱۱
جهان جمالی تو و کی بود
که خود را ببینم جهان بین شده
تصاویر و صوت

نظرات