سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۵۴۵

۱

ای غم عشق تو برده ز دل ما تنگی

آرزوی مه و خور با رخ تو همرنگی

۲

شرح دل کرد چنان عشق که نتواند اگر؟

پای بیرون نهد از دایره دل تنگی

۳

حبشی زلفی و از بندگی عارض تو

داغ دارست رخ ماه چو روی زنگی

۴

هر که در دور تو بی عشق برآمد نامش

گر بدین عار رضا داد زهی بی ننگی

۵

کاه برگی که بباد تو ز جا برخیزد

جای آنست که با کوه کند همسنگی

۶

بسوی خاک درت زآن نتوان رفت سبک

که زمین بر سر راهست کلوخی سنگی

۷

با تن خویش ببی کاری اگر کردی صلح

ای دل شیفته با دولت خود در جنگی

۸

قطع آن راه کند مرد بپای همت

سخن از ترک سرت گفتم از آن می لنگی

۹

سیف فرغانی پا بر سر خود نه در راه

زآنکه این راه دو گامست و تو صد فرسنگی

تصاویر و صوت

دیوان سیف الدین محمد فرغانی  به اهتمام و تصحیح ذبیح‌الله صفا - ج ۲ (غزلها) - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۱۸
دیوان سیف الدین محمد فرغانی با تصحیح و مقدمهٔ دکتر ذبیح‌الله صفا - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۳۰۱

نظرات