سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۵۷۵

۱

تو قبله دل و جانی چو روی بنمایی

بطوع سجده کنندت بتان یغمایی

۲

تو آفتابی واین هست حجتی روشن

که در تو خیره شود دیده تماشایی

۳

بوصف حسن تو لایق نباشد ار گویم

بنفشه زلفی و گل روی و سرو بالایی

۴

ز روی پرده برانداز تا جهانی را

بهار وار بگل سربسر بیارایی

۵

چگونه با تو دگر عشق من کمی گیرد

که لحظه لحظه تو در حسن می بیفزایی

۶

بدست عشق درافگند همچو مرغ بدام

کمند عشق تو هر جا دلیست سودایی

۷

برآستان تو هستند عاشقان چندان

که پای بر سر خود می نهم ز بی جایی

۸

بلطف بر سر وقت من آ که در طلبت

ز پا درآمدم و تو بدست می نایی

۹

بهجر دور نیم از تو زآنکه هر نفسم

چو فکر در دل و در دیده ای چو بینایی

۱۰

اگر چه ملک نخواهد شریک، نتوانم

که روز و شب غم تو من خورم بتنهایی

۱۱

در آمدن ز در دوست سیف فرغانی

میسرت نشود تا ز خود برون نایی

تصاویر و صوت

دیوان سیف الدین محمد فرغانی با تصحیح و مقدمهٔ دکتر ذبیح‌الله صفا - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۷۹۸
برگ خزان دیده: گزیده اشعار سیف فرغانی به انتخاب و توضیح سید محمد ترابی - . - تصویر ۲۸۳

نظرات