سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۵۸۰

۱

این اتفاق طرفه بین کاندر فتد

چون من گدایی با چو تو شهزاده‌ای

۲

کی کفؤ باشد ماه را استاره‌ای

چون مثل باشد لعل را بی‌جاده‌ای

۳

مپسند کز کمتر غلامی کم بود

در بندگی تو چو من آزاده‌ای

۴

انصاف ده تا چون شکیبایی کند

بی‌چون تو دلبر همچو من دلداده‌ای

۵

نگرفت نقش دیگری تا نقش خود

بنشاندی در طبع چون من ساده‌ای

۶

ای خورده روح از جام عشقت باده‌ای

می‌کن نظر در کار کارافتاده‌ای

۷

مخمور کرده عقل هشیار مرا

چشمت که مستی می‌کند بی‌باده‌ای

تصاویر و صوت

نظرات