
شیخ محمود شبستری
بخش ۶۴ - خاتمه
۱
از آن گلشن گرفتم شمهای باز
نهادم نام او را گلشن راز
۲
در او راز دل گلها شکفته است
که تا اکنون کسی دیگر نگفته است
۳
زبان سوسن او جمله گویاست
عیون نرگس او جمله بیناست
۴
تامل کن به چشم دل یکایک
که تا برخیزد از پیش تو این شک
۵
ببین منقول و معقول و حقایق
مصفا کرده در علم دقایق
۶
به چشم منکری منگر در او خوار
که گلها گردد اندر چشم تو خار
۷
نشان ناشناسی ناسپاسی است
شناسایی حق در حق شناسی است
۸
غرض زین جمله آن کز ما کند یاد
عزیزی گویدم رحمت بر او باد
۹
به نام خویش کردم ختم و پایان
الهی عاقبت محمود گردان
تصاویر و صوت


نظرات
امین کیخا
مهدی فقیه
علیرضا
امین کیخا
روفیا
روفیا
merce
روفیا
نا شناس
ایران نژاد
merce
روفیا
merce
روفیا
merce
روفیا
کیومرث
دکتر امین لو
دکتر امین لو
آینهٔ صفا