شیخ محمود شبستری

شیخ محمود شبستری

بخش ۱۹ - در مناظرهٔ موسی علیه‌السلام

۱

چو موسی باز می‌گردید از طور

در آن وادی سیاهی دید از دور

۲

چو نزدیکش رسید او بود شیطان

که می‌نالید او از دوری و عصیان

۳

چو موسی دید او را رحمش آمد

کمانش شد که آن دم خشمش آمد

۴

به شیطان گفت موسی ای گنهکار

چرا سجده نکردی تا شوی خوار

۵

بگفتا زان سبب سجده نکردم

که ترسیدم مبادا چون تو گردم

۶

بگفتا من چه گشتم در نبوت

بگفتا اوفتادی از فتوت

۷

بگفتا چون فتادم هین بیان کن

عیانم نیست این بر من عیان کن

۸

بگفتا خواستی از دوست دیدار

چرا کردی نظر آنجا به کهسار

۹

چو روی از وی بگرداندی ندانی

شوی خسته ز قول لن ترانی

۱۰

چو بودم من به عشق او یگانه

مرا می‌آزمود این بُد بهانه

۱۱

ز عصیان بس چها آمد به رویم

نجستم غیر او و هم نجویم

۱۲

ز عشقش سجدهٔ آدم نکردم

چو حق باشد سوی آدم نگردم

۱۳

به غیر حق دگر چیزی ندانم

اگر نزدیک یا دورم همانم

۱۴

بگفت این‌ها و از موسی جدا شد

ندانستش چه افتاد و کجا شد

۱۵

یقین دان عشق کار سرسری نیست

حقیقت مرد عاشق هر دری نیست

۱۶

کسی کش عشق شخصی هست در پوست

نخواهد غیر او هرچند نیکوست

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
حمیدرضا
۱۳۹۵/۱۱/۰۳ - ۱۸:۰۸:۱۱
کاشکی همه نگاها اینطور بشه و حقیقت هم اینطور باشه اما بحث وحدت وجود هستو خطرات این تفکرات که اینجوری نمود میکنه