
شیخ محمود شبستری
بخش ۳۶ - در جزلی عمل
۱
گرت امروز سوی ظلم میل است
بدان کان میل فردا چاه ویل است
۲
چو فردا نیک و بد اندر شمار است
جزای عدل نور و ظلم نار است
۳
شنیدستی که خود بد ز مردم
بود فردا به صورت مار و کژدم
۴
برو ای دوست ترک خوی بد کن
ز من بشنو دوای جان خود کن
۵
خوی نیکو گزین کان دلپذیر است
که فردا شهد و خمر و آب و شیر است
۶
بساز امروز نیکو کار خود را
بسوز ار میتوانی تخم بد را
۷
چو دانی مزرعه دنیاست انبار
چو دادت مزرعه تخم نکو کار
۸
تو تخم نیک کاری بد نباشد
جزایش جز یکی هفتصد نباشد
۹
اگر خار است اگر خرماست بارت
همان باشد قیامت در کنارت
۱۰
درین معنی که گفتم نیست نقصان
حقیقت همچنین باشد یقین دان
نظرات
مریم