شاهدی

شاهدی

شمارهٔ ۱۰۶

۱

گویا بگذشتی ز چمن با رخ گلگون

کز گونه تو لاله خجل گشت و دگرگون

۲

زنجیر بود چاره دیوانه ولیکن

ماییم که گشتیم به زنجیر تو مجنون

۳

خطت سپه زنگ چو می برد سوی روم

بر جان من سوخته آورد شبیخون

۴

گفتم که بپوشم مگر این سوز درون را

با آه چه گویم که زند شعله به بیرون

۵

این زرد رخ شاهدی داغ دل ما بود

هم سرخ شد ای شاهدی از دیده پرخون

تصاویر و صوت

دیوان شاهدی به ضمیمهٔ کتاب تحفهٔ شاهدی  » تصویر 90

نظرات